//= $monet ?>
این نوک پستان روستایی راه خود را در اطراف گل میخ های اصیل می شناسد. وقتی آب شلنگ زد، نیتش مثل چشمانش روشن بود. تنها چیزی که در ذهن داشت شلاق زدن بود. کارمند کشاورز یک مرد ساده است. او موافقت کرد که فوراً لکه مرطوب او را غوطه ور کند. خب، عوضی مو قرمز به چیزی که می خواست رسید - یک وعده شیر بخار پز در صبح او را خوشحال کرد. فقط چنین آرزوهای صادقانه ای مبارک!
نه، متوجه می شوم، آن مرد بداخلاق. لعنت می کند و با کاندوم به یک خانم می دهد. اما پس چرا ته یک خانم را می بوسد؟ یه جورایی عجیبه، نه؟ برای من آن خانم فاحشه هکنی نیست، اما اگر اینطور است و واقعاً چرا حداقل او را بدون کاندوم در دهانش نمی دهد؟ من خیلی دوست دارم با یک خانم معمولی در وضعیت 69 زیاده روی کند و البته بدون کاندوم و البته رضایت کامل هر دو. و این مستلزم اعتماد متقابل و یک رابطه عادی است.